طرد شدن یوسف
از آوی اشنایدر
نزدیك دو هزار سال پیش یاشوا مسیح – عیسی مسیح – رهبران یهودی را با این كلمات وارد مبحثی نمود . " اگر به موسی ایمان داشتید ، به من هم ایمان میداشتید زیرا او در مورد من نوشته است . " ولی موسی ۱۵۰۰ سال قبل از عیسی میزیست . كدام قسمت از نوشتههای موسی در مورد عیسی صحبت میكند ؟ موسی نبی خدا بود ، و به عنوان یك نبی مطالبی را كه مینوشت تنها در مورد اتفاقاتی كه در گذشته رخ داده بود ، نبودند . آنها نبوتهایی بودند كه در آینده رخ میدادند یعنی در زندگی مسیح كه باید میآمد . به عنوان مثال ، بسیاری از اتفاقاتی كه در زندگی پاتریارخها رخ داد بعدها در زندگی عیسی به وقوع پیوست . در واقع برخی از رخدادها در زندگی عیسی ، آشكارا شبیه به زندگی یوسف پسر یازدهم یعقوب میباشد . بیایید تا در دو هفته آینده ، زندگی یوسف را مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم كه در زندگی این پاتریارخ چه نكاتی وجود دارد كه دقیقاً به زندگی عیسی مسیح اشاره میكند . در باب ۳۷ كتاب پیدایش ، موسی در مورد سالهای ابتدایی زندگی یوسف اینگونه سخن میگوید .
" و یعقوب در زمین غربت پدر خود ، یعنی زمین كنعاان ساكن شد . این است پیدایش یعقوب چون یوسف هفده ساله بود ، گله را با برادران خود چوپانی میكرد . و آن جوان با پسران بلهه و پسران زلفه ، زنان پدرش میبود . و یوسف از بد سلوكی ایشان پدر را خبر میداد . و اسرائیل یوسف را از سایر پسران خود بیشتر دوست میداشت ، زیرا كه او پسر پیری او بود ، و برایش ردایی بلند ساخت . و چون برادرانش دیدند كه پدر ایشان او را بیشتر از همه برادرانش دوست میدارد از او كینه داشتند و نمیتوانستند با وی به سلامتی سخن گویند . و یوسف خوابی دیده ، آن را به برادران خود بازگفت ، پس بر كینه او افزودند . و بدیشان گفت : این خوابی را كه دیدهام بشنوید : اینك ما در مزرعه بافهها میبستیم كه ناگاه بافه من بر پا شده ، بایستاد ، و بافههای شما گرد آمده ، به بافه من سجده كردند . برادرانش به وی گفتند : آیا فیالحقیقه بر ما سلطنت خواهی كرد ؟ و بر ما مسلط خواهی شد ؟ و به سبب خوابها و سخنانش بر كینه او افزودند . " (پیدایش ۳۷: ۱-۸)
چرا برادران یوسف بر او حسادت میكردند ؟ نكته اول در این بود كه پدرشان یعقوب محبت مخصوصی نسبت به یوسف داشت . یوسف رابطه بینظیری با پدر خود داشت رابطهای كه دیگر برادرانش فاقد آن بودند . یعقوب نه تنها لطف مخصوصی به یوسف نمود بلكه اختیارات و وظیفهای مخصوص در قبال برادرانش را نیز به او محول كرده بود . ردای رنگارنگی كه یعقوب به یوسف داد . تنها یك ردای بیارزش نبود بلكه سمبل مقام و برتری بود . و این دومین دلیل خوار شمردن یوسف توسط برادرانش بود . آنها حتی پیامهای خوابهای او را نیز كه میگفت روزی بر شما حكمرانی خواهم نمود ، خوار میشمردند – با اینكه این خوابهای نبوتی از آسمان به اراده خدا آشكار شده بود ، اما برادران یوسف در برابر پیامی كه او آورده بود مقاومت نموده ، رنجیده و آن را رد كردند .
یوسف چگونه به تنفر آنان پاسخ گفت ؟ آیا او هم از آنان متنفر شد ؟ خیر . او از آنها خواهش میكرد تا سخنانش را بشنوند به این امید كه شاید آن را رد نكنند . او میگفت : " لطفاً این خوابی را كه دیدهام بشنوید . " پاسخ بعدی یوسف چگونه بود ؟ قسمت دیگری از كلام را مطالعه نماییم كه میفرماید :
" و برادرانش برای چوپانی گله پدر خود به شكیم رفتند . و اسرائیل به یوسف گفت : آیا برادرانت در شكیم چوپانی نمیكنند ، بیا تا ترا نزد ایشان بفرستم . وی گفت : لبیك . " (پیدایش ۳۷: ۱۲-۱۳)
وقتی یعقوب به فكر رفاه و خیریت دیگر پسرانش افتاد تصمیم گرفت ، یوسف را بفرستد تا از خطراتی كه آنان در سرزمین شكیم باید روبرو میشدند به آنها هشدار بدهد . آیا یوسف با اینكه میدانست برادرانش او را خوار میشمارند ، به تصمیم پدرش اعتراض نمود؟ خیر به هیچ وجه . هنگامی كه یعقوب گفت : " بیا تا ترا نزد ایشان بفرستم " یوسف به سرعت پیشنهاد او را پذیرفته گفت : " لبیك "
چقدر این امر به زندگی عیسی شباهت دارد ، كسی كه همان تجربه رد شدن را توسط بسیاری در جهان و در طول اعصار مختلف داشته است . در عهد جدید به ما گفته شده است كه : " به نزد خاصان خود آمد و خاصانش او را نپذیرفتند . " (یوحنا ۱: ۱۱) و در كتب عبرانی اشعیای نبی اعلام مینماید كه : " خوار و نزد مردمان مردود و صاحب غمها و رنج دیده و مثل كسی كه رویها را از او بپوشانند و خوار شده كه او را به حساب نیاوردیم . " (اشعیا ۵۳: ۳)
مانند یوسف كه به خاطر رابطه مخصوص خود با پدرش توسط برادرانش خوار شمرده شد ، عیسی نیز به خاطر اینكه پسر یگانه خداست مورد رشك و حسادت بسیاری در ادوار مختلف شده است . همانگونه كه برادران یوسف به مخالفت با این موضوع پرداختند كه او معین شده بود تا بر آنها حكمرانی نماید . ملتها نیز بر علیه كسی كه خداوند او را برای حكمرانی بر جهان در عدالت و سلامتی مقرر فرموده است ، طغیان نمودهاند . جای تعجب نیست كه مزمور نویس در مزمور دوم اعلام مینماید كه : " چرا امتها شورش نمودهاند و طوائف در باطل تفكر میكنند ؟ پادشاهان زمین بر میخیزند و سروران با هم مشورت نمودهاند، به ضد خداوند و به ضد مسیح او كه بندهای ایشان را بگسلیم و زنجیرهای ایشان را از خود بیندازیم . " (مزمور ۲: ۱-۳)
اما واكنش عیسی چه بود ؟ مانند یوسف كه به دنبال برادرانش رفت ، عیسی هم با محبتی پرشور به دنبال ماست و برای خیریت ما تفكر میكند . او از آسمان توسط پدرمان نزد ما فرستاده شد تا ما را از خطراتی كه با آن روبرو خواهیم شد آگاه سازد . او فرمود : " اگر توبه نكنید ، همگی شما همچنین هلاك خواهید شد . " (لوقا ۱۳: ۳) او داوطلبانه زندگی خود را در حفره مرگ نهاد با دانستن اینكه خدا او را از مردگان قیام داده و تمام قدرت و اقتدار را به او خواهد بخشید .
ما به دلایل رد یوسف توسط برادرانش و شباهت آن با رد شدن عیسی توسط جهان را مطالعه كردیم. همچنین پاسخ یوسف را به این رد شدن كه محبتی مصرانه بود مورد بررسی قرار دادیم . در قسمتی دیگر ، ما پاسخ یوسف را از نزدیك بررسی خواهیم كرد و محبتی را كه نسبت به برادرانش داشت با محبت و اشتیاقی كه عیسی برای هر كدام از ما دارد ، تا توبه نموده و نزد او بازگشت نماییم ، مطالعه خواهیم كرد .